خشونت خانگی، یک مشکل خاموش یا یک شکست اجتماعی

در دهه اخیر موارد خشونت علیه زنان، از جمله خشونت خانگی، آزار جنسی و تجاوز جنسی، در پاکستان افزایش یافته است. به همین دلیل، دولت اخیراً قانونی را در مجلس ملی برای جلوگیری از همه این خشونت‌ها، از جمله خشونت خانگی، تصویب کرده است که پس از تصویب در سنا به قانون تبدیل خواهد شد. در همین زمینه، مهوش اکرام، نویسنده معروف پاکستانی، به بررسی علل خشونت خانگی پرداخته است.

     مهوش اکرم، زن معروف نویسنده پاکستانی نوشت که خشونت خانگی اغلب پشت درهای بسته رشد می‌کند، اما اثرات آن به خانواده و جامعه گسترش می ‌یابد. سوال این است که آیا خشونت خانگی فقط یک مشکل خاموش است یا یک شکست جمعی است؟ در کشور ما، در پاکستان، اختلافات خانگی اغلب به عنوان یک «مسئله شخصی» نادیده گرفته می ‌شوند. به دختران توصیه می‌ شود که خانه را اداره کنند، تحمل کنند و همه چیز با گذشت زمان بهتر خواهد شد، اما واقعیت این است که خشونت هرگز به خودی خود بهبود نمی ‌یابد. ریشه ‌های آن در نابرابری، سوء استفاده از قدرت و پذیرش جمعی است. خشونت علیه زن مشکلی نیست که در یک خانه واحد رخ دهد، بلکه اثرات روانی آن بر تربیت فرزندان، محیط خانواده و نگرش ‌های اجتماعی تأثیر می‌گذارد. تحقیقات ثابت می‌کند که کودکانی که در چنین خانه ‌هایی بزرگ می ‌شوند، اغلب همین الگویی را در بزرگسالی خود تکرار می‌کنند و بدین ترتیب چرخه بی‌ پایانی از خشونت را تداوم می ‌بخشند. خشونت خانگی فقط کتک زدن یا فحش دادن نیست. طبق گزارش سازمان‌ های بین ‌المللی، حداقل چهار نوع اصلی از آن وجود دارد: خشونت فیزیکی، خشونت روانی و عاطفی، خشونت اقتصادی و خشونت اجتماعی. بسیاری از این اشکال خشونت، مانند خشونت عاطفی و اقتصادی، در جوامع ما در پاکستان به رسمیت شناخته نمی ‌شوند. در نتیجه، زنان سکوت می‌کنند و وضعیت خود را «سرنوشت» خود می ‌دانند.

چرا سکوت؟ بسیاری از زنان علیرغم خشونت به دلیل ترس، شرم و درماندگی صحبت نمی‌کنند. ترس از انگ اجتماعی نیز به یک مانع تبدیل می ‌شود: «مردم چه خواهند گفت؟» زنان همچنین نگران این هستند که اگر خانه را ترک کنند، چه اتفاقی برای فرزندانشان و هزینه‌هایشان خواهد افتاد. علاوه بر این، پیچیدگی‌های قانونی، سفرهای طولانی و خسته‌کننده به کلانتری، دادگاه و وکیل نیز مانع از آن می ‌شود که زنان علیه خشونت اقدامی انجام نمی دهند. به بسیاری از زنان آموخته نشده است که مستحق احترام و حمایت هستند. این سکوت، مشکل را تشدید می‌کند و فرد خاطی قدرتمندتر می ‌شود.

آیا این یک شکست اجتماعی است؟ کاملاً و در بسیاری از سطوح، به عنوان مثال، شکست در سطح خانواده، اگر خانواده در کنار دختر نایستد، از او محافظت و حمایت نکند، او به همان محیط خشونت رانده می‌شود. خانواده اغلب از ترس بی‌آبرویی، طلاق یا حرف همسایه‌ها حقیقت را پنهان می‌کند. شکست در سطح جامعه به گونه ‌ای است که وقتی مردم صدای ضرب و شتم را در خیابان می ‌شنوند و سکوت می‌کنند و آن را «مشکل خانواده خود» می‌دانند، این سکوت از ظلم محافظت می‌کند. وقتی جامعه شروع به در نظر گرفتن ایده‌های مرد خشن به عنوان «مردانگی» و سکوت زن به عنوان «نیکی» می‌کند، آنگاه شکست اجتماعی به شکل کامل خود نمایان می ‌شود.

وضعیت پاکستان: میزان خشونت خانگی در پاکستان کمتر از حد واقعی گزارش می‌ شود، زیرا اکثر موارد گزارش نمی ‌شوند. طبق گزارش سازمان‌های مختلف، حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد زنان با نوعی خشونت خانگی مواجه هستند، اما تعداد موارد گزارش شده بسیار کمتر است. در مناطق روستایی، جنایاتی مانند ونی[1]، کاری[2]، قتل‌های ناموسی، ازدواج ‌های اجباری و تصمیمات پنچایت (کمیته آشتی محل) رواج دارد. در مناطق شهری، حتی طبقه تحصیل‌کرده نیز انواع مختلفی از خشونت عاطفی و اقتصادی را تحمل می‌کنند. برای پایان دادن به مشکل خشونت خانگی، قانون به تنهایی کافی نیست[3]. ما باید نگرش ‌ها را تغییر دهیم. برای این کار، آموزش و آگاهی، توانمند سازی اقتصادی، راهنمایی حقوقی و عدالت آسان مورد نیاز است. این پیام باید در همه سطوح، در مدارس، دانشگاه‌ ها، رسانه ‌ها، اجتماعات مذهبی، رایج باشد که خشونت گناه است و هم جرم قانونی. وقتی زنی شغل و منابع اقتصادی دارد، شجاعت ایستادگی در برابر ظلم را خواهد داشت. خطوط تلفن، کمک‌های حقوقی، آموزش وکلا، برخورد حساس پلیس، همه اینها به زنان احساس امنیت می‌ دهد. تعداد پناهگاه ‌های امن برای زنان نیز باید افزایش یابد و امکانات با کیفیت بالا در آنها فراهم شود. در این راستا، یکی از مهمترین نکات این است که مردان باید آموزش ببینند و شخصیت ‌سازی شوند. راه واقعی پایان دادن به خشونت از تغییر نگرش مردان ناشی از جهل می ‌شود. این مشکل بدون القای ارزش‌هایی مانند احترام، تحمل، برابری و مسئولیت‌پذیری در بین مردان حل نخواهد شد. خشونت خانگی تا زمانی که همه ما در برابر آن متحد نشویم، پایان نخواهد یافت. این یک مشکل خاموش نیست، بلکه شکست جمعی ماست. تا زمانی که ما همچنان با «مسئله خانگی» خواندن ظلم، آن را نادیده می گیریم، چه کسی می‌داند چند زندگی همچنان در تاریکی فرو خواهد رفت[4].تحلیلگران نیز معتقدند که بجای تصویب قوانین، عمل به قوانین موجود و همچنین تغییر نگرش جامعه در این مورد بسیار ضروری است.در غیر این صورت، علیرغم وجود قوانین حتی قبل از آن، بسیاری از این نوع حوادث تلخ رخ داده است که باعث شرمساری شدید پاکستان در سطح بین‌المللی شده است.

منابع:

[1] وانی یا سوارا دو نام برای یک رسم هستند. در ایالت پنجاب پاکستان به آن وانی و در ایالت خیبرپختونخوا در پاکستان به آن سوارا می‌گویند. همچنین در ایالت سند و بلوچستان نیز رسم‌های مشابهی وجود دارد که طی آن دختر به عنوان جریمه توسط جرگه یا پنچایت (کمیته آشتی محل) برای ایجاد صلح بین دو خانواده داده می‌شود. گاهی اوقات، دختران جوان به ازدواج افراد مسن‌تر در می‌آیند و این رسم وانی یا سوارا نامیده می ‌شود.

[2] قتل یک زن و شریک جنایت‌اش به ظن سوء رفتار، کارو کاری نامیده می ‌شود، در گذشته چنین قتل‌های ناموسی بسیار قدیمی است. این رسم بیشتر در ایالت بلوچستان و سند پاکستان رایج بوده است. طبق آداب و رسوم آنها، کشتن یک زن مظنون به خطاکار و همدستش از سوی خانواده اش مجاز بوده و قاتل از مجازات فرار می‌کرد. در ایالت سند، چنین قتلی کارو کاری نامیده می ‌شود. در حالیکه در ایالت پنجاب، کالا کالی نامیده می ‌شود، همچنین در ایالت خیبر پختونخوا، طور طورا نامیده می‌شود، در حالی که در ایالت بلوچستان، سیاه کاری نامیده می‌ شود.

[3] قانون تازه ای برای جلوگیری از خشونت خانگی 2025 میلادی تصویب شده است.

کد خبر 25605

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =